بازدلم یادشمامیکند یادهمان لطف وصفا میکند
این دل بی کینه همیشه تورا
برسر سجاده دعا میکند
گرچه درون دل ماجای توست
بازدلم یادشما میکند
زندگی در گذر حادثه هاست ، گاه تلخ است و گهی شیرین است
دل ما در پس این تلخی و شیرینی هاست ، صاف و صادق بماند زیباست . .
گر تو را با ما تعلق نیست ، مارا شوق هست
گر تو را بی ما صبوری هست ، ما را تاب نیست . .
بعد تو دگر هستی ما پا نگرفت / بعد از تو کسی در دل ما جا نگرفت
در کلبه تنهائی خود پوسیدم / بعد از تو کسی سراغ ما را نگرفت . .
عشق است در فال همه ، جز من که دارم واهمه . . .
نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ، چه طور همدیگر و میشناسن
و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی . .
ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند
پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است . . . ؟
در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
من ناخدای عشقم ، طوفان حریف من نیست / من عاشق تو هستم مجنون رقیب من نیست
در ان زمان که وفا قصه برف و تابستان است ، و صداقت گل نایابی است
به چه کسی باید گفت ، با تو خوشبخت ترین انسانم . . . ؟
دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد
کسی را تحقیر مکن شاید محبوب خدا باشد
از کمکی دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد
سر نماز اول وقت حاضر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد در زمین
آن لحظه که قلبت به خدا نزدیک است / آن لحظه که دیده ات ز اشک خیس است
یاد آر که محتاج دعایت هستم
درطلوع یک دوستی هرگز غروبی نیست پس زندگی کن برای کسی که دوستش داری
دیدمت یک شب به دریا خیره بودی تا سحر/ کاش دریای تو بودم دل به دریا میزدی…
نه ازآشنایان وفا دیده ام نه از باده . نوشان صفا از نامردمیها نرنجد دلم که ازچشم خودهم خطادیده ام
هم رازکویرم تب باران دارم. درسینه دلی شکسته پنهان دارم . برگوشه سنگ قبرمن بنویسید. من هرچه که دارم ازرفیقان دارم
تبسم تو تجسم تمام خوبی هاست
به تبسمت سوگند که شاد بودنت آرزوی ماست
منحنی قلب من مشتق گیسوی توست خط مماس دلم تابع ابروی توست
زندگی مثل یه پل قدیمیه!
به این فکر نکن که اگه تنها ازش بگذری دیرتر خراب میشه،
به این فکر کن اگه افتادی یکی باشه دستتو بگیره…
کاش درآسمان سکوتت لکه ابری بودم تابرای همه دلتنگیهایت میباریدم(بیشتر از ضربان قلبت دوستت دارم)
امشب به رسم عاشقی یادی زیاران می کنم، درغربتی تاریک و سرد از غم حکایت می کنم، امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد، آیا توهم دریاد من هستی در این شبهای سرد…؟
خداوندا ! به پیمان مقدس دوستی سوگند،بهترین درودهایم نثار آنانی باد که کاستیهایم را میبینند و باز دوستم دارند
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی، تو را با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم، تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
اگر فکر کردى ازت خوشم میادو برام خیلى عزیزى و دلواپستم واگه نبینمت دلم برات تنگ میشه
.
.
.
.
براى اولین بار درست فکر کردى
Age asheghet nabudam arezu mikardam ashegham beshi
Ama asheghi kheyli sakhte
Tahamole sakhti keshidaneto nadaram
Tabiban bar sare balin miguyand,ke emshab ta sahar in asheghe divane mimirad,Delam dar sine misuzad,to ra na dide mimiram,Hadise arezuhayam hame nagofte mimanad
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
در فصل تگرگ عاشقت میمانم / با ریزش برگ عاشقت میمانم
هر چند تبر به ریشه ام میکوبی / تا لحظه مرگ عاشقت میمانم
آسمان جای عجیبیست نمیدانستیم / عاشقی کار غریبیست نمیدانستیم
عمر مدیون نفس نیست نمیدانستیم / عشق کار همه کس نیست نمیدانستیم
شبی از سوز گفتم قلم را / بیا بنویس غم های دلم را
قلم گفتا برو بیمار عاشق ، ندارم طاقت این بار غم را
تو طراوت باران ، تو سخاوت زمینی / تو کرانه های قلبم ، بهترین ، تو بهترینی
زندگی با تو برایم بوی ریحان میدهد / بی تو اما بوی ریحان ، بوی زندان میدهد
ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند
پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است . . . ؟
در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
من ناخدای عشقم ، طوفان حریف من نیست / من عاشق تو هستم مجنون رقیب من نیست
در ان زمان که وفا قصه برف و تابستان است ، و صداقت گل نایابی است
به چه کسی باید گفت ، با تو خوشبخت ترین انسانم . . . ؟